۱۳۹۰/۰۴/۰۳

شگفت انگیزترین اتفاق در فوتبال ایران

تیم ملی امید ایران با شکست مقابل عراق از راهیابی به المپیک 2012 لندن بازماند. ملی پوشان امید که در بازی رفت در اربیل 1- صفر مقابل عراق پیروز شده بودند، در بازی برگشت در ورزشگاه آزادی در یک بازی عجیب 2- صفر مغلوب عراق شدند.
در واقع شاهد سریال تکراری و داستان همیشگی فوتبال در سطح ملی بوده ایم،داستانی که به طلسم معروف شده و قدمت ان در تیم ملی فوتبال المپیک به چهل سال میرسد و میتوان گفت که هر چهار سال یکبار همچین روزی را در سرنوشت فوتبال ایران شاهد هستیم.البته این مورد فقط برای تیم ملی امید ایران صدق نمی کند بلکه تیمهای ملی نوجوانان و جوانان و حتی تیم بزرگسالان و چندی پیش تیم فوتبال بانوان ایران هم از این ناکامی ها بی نصیب نماند!
از اینکه مربی و بازیکنان تیم ملی را عامل شکست بدانیم،چیزی از این ناکامی ها کم نخواهد کرد، مشکل اصلی به ناکار امدی مدیران در همه سطوح و با شرایط حاکم در فدراسیون فوتبال و تصمیم گیریهای رفیق معابانه در سیستم انتصابات در  فدراسیون و کمیته فنی این تشکیلات است و هیچ گونه تغییری را مشاهده نخواهیم کرد تا زمانی که غیر فوتبالی ها و افراد نا اشنا به روحیات ورزشکاران ایرانی در عرصه مدیریت و تصمیم گیری ها نقش داشته باشند نه این که موفق نخواهند بود بلکه شرایط از این بدتر خواهد شد،کنترل فوتبالیستهایی که در سالهای اخیر هیچ شباهتی به فوتبالیستهای سالهای قبل ندارند در حالی که قبل از دهه شصت همه میدانند که بازیکنان غیرت و تعصب ملی و به پیراهن ان افتخار میکردند و اینکه فوتبال ایران بسیار با برنامه تر و افتخارات ارزنده تری را کسب نموده بود.
اما نکته اصلی در این ناکامی که میتوانست تاثیر گذارترین عامل باخت تیم ملی المپیک ایران باشد و در نوع خود نادرترین اتفاق در دنیای فوتبال به حساب می اید،گزارش ناظر کنفدراسیون فوتبال اسیا حدود ساعت 11:30صبح روز مسابقه مبنی بر اینکه کمال کامیابی نیا به دلیل دو اخطاره بودن در بازی قبل ایران در مقابل همین تیم عراق در دور رفت و استفاده از این بازیکن در ان دیدار،تخلف محسوب شده و بازی رفت با نتیجه 3بر0 به شود تیم ملی المپیک عراق اعلام شده است.در حالی که تیم ایران بازی رفت را با نتیجه ۱بر۰ به شود خود خاتمه داده بود وفقط به یک مساوی دراین دیدار نیاز داشت و به مرحله بعد سعود میکرد.
اتفاقی که در فوتبال ملی و تیمی که برای راهیابی به المپیک به میدان می رود، بسیار شگفت انگیز و مشابه ان را فقط در ایران میتوان یافت در حالی که اقای منصوریان مربی تیم مدعی شده که چهار ماه پبش یعنی در اسفند 1389این مورد را به فدراسیون فوتبال اعلام نموده اند که این بازیکن به دلیل دو اخطاره بودن از بازی اینده ایران(دیدار رفت ایران و عراق)محروم است.اما مشخص نیست در این دروازه بی در و پیکر فدراسیون فوتبال چه کسی مسئول امار و کنترل حواشی و تدارکات اداری تیم ملی است؟چه کسی باید به علیرضا منصوریان این امار را ارائه دهد در حالی که کمتر از دو ماه است سکان مربی گری این تیم را بر عهده گرفته است!
با توجه به اینکه در فدراسیون فوتبال همه کمیته ها تقریبا فعال هستند و نیروی کاری زیادی هم در ان مشغول به کار هستند اما بازدهی سالم و مفید ندارد چون اکثر کارمندان ان چند شغله و یا نه اینکه فوتبالی نیستند بلکه گاهی به زبان و گفته خودشان از ورزش بیزار هستند حال چه اصراری برای حفظ این افراد در فدراسیون فوتبال با این رزومه کاری است؟
باید عباس ترابیان رییس روابط بین الملل فدراسیون که خود جزیی از مافیای فوتبال ایران است و همچنین کمیته مسابقات و برای اولین بار جناب اقای کفاشیان خنده و لبخند را کنار گذاشته و این مورد را جوابگو باشند هر چند که خود کفاشیان اعلام نموده که این خبر صحت ندارد اما باید این را در نظر داشته باشد که علیرضا منصوریان در کنفرانس خبری این فاجعه را فاش نمود و عنوان کرد چند ساعت قبل از مسابقه به بازیکنان قسم دادیم که در مورد این موضوع حتی به خانواده های خود هم چیزی نگویند حتی گزارشگر تلوزیونی این دیدار هم به هیچ وجه به این نکته اشاره نکرده بود و دلیل به بی اطلاعی ایشان از این موضوع بوده است. هر چند که خود کفاشیان یکی از معدود مدیران ورزشی در عرصه ورزش ایران است اما او در سایه اصلاحات و انقلاب محمد دادکان در فدراسیون فوتبال قرار گرفت و نتوانست راه دادکان را ادامه دهد که این هم دلایل و مشکلات خواص خودش را دارد با توجه به نفوذی که باند علی ابادی در تمامی رشته های ورزشی ریشه دوانده ،موانع بسیاری برای کفاشیان وجود داشته و او هرگز نتوانست موفق ظاهر شود کما اینکه در خود بدنه فدراسیون و اکثر کمیته های فدراسیون برای ضربه زدن به کفاشیان از هیچ تلاشی کوتاهی نکردند،با تمامی این تفاصیر ضعف مدیریت خود کفاشیان و اینکه در برکناری بسیاری از افراد در فدراسیون چشم پوشی نمود و در نهایت این ضعفها، نتیجه شگفت انگیز ترین اتفاق در فوتبال ایران بود که امروزه شاهد ان هستیم و یکبار دیگر منتظر چهار سال اینده میمانیم ،داستانی که چهل سال همگان را در حسرت حضور فوتبال ایران در المپیک باقی گذاشت!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر