کنفرانس خبری مدحی در پاریس |
بحث و گفتگو در مورد مدحی بسیار داغ بود تا جایی که یکی از ایران پیام داد و میگفت؛ همین بود اپوزسیون شما در خارج از ایران؟؟؟
طرف خیلی هم باهوشه،اهل خبر و نوشتن و این حرفاست! خیلی هم برای اعتقادات دیگران ارزش قائله..........
نا خوداگاه فکرم به جعبه جادویی ایران رفت! جعبه ای که معتقدم جمهوری اسلامی بقایش را مدیون ان است و در واقع برای مصرف داخلی و ریشه تمامی خرافاتهای دینی را از این جعبه برای ایرانیان هم نسل من بوده، که از کودکی چیزی جز خرافه ها و خبرهای هدفدار و غیر واقعی نه دیده و نه شنیده میشود.عجیب است که در عصر حاضر که ماهواره و اینترنت فراگیر شده وعده کثیری ازمردم تقریبا با تمام سختیهای موجود در ایران میتوانند از این امکانات برخوردار باشند!پس چرا اینگونه پیام از ایران میرسد؟کسی که میتواند تمام خبرها را از رسانه های خارج از ایران دریافت کند،اینگونه زود قضاوت میکند و همگان را زیر سئوال میبرد؟
جواب او را دادم با توجه به اطلاعات محدودی که در انزمان با توجه به پخش شوی تلوزیونی جمهوری اسلامی در مورد مدحی داشتم اما برای خود من هم کافی نبود و در واقع قانع کننده نبود.
اما در همان روزهای اول این ماجرا یک چیز بیش از همه چیز برای من و خیلی از اصحاب رسانه ازار دهنده بود و اینکه چرا شخصی که نصف تمام رسانه های صوتی،تصویری و نوشتاری چه ایرانی و چه خارجی را در اختیار دارد و تمام ایرانیها محمد رضا مدحی را از طریق او و رسانه های وابسته شناختند و یادم هست طبق عادت های سابق و علاقه شخصی که به این فرد داشتم بیداریهای شب را با گفتاراو و جناب مدحی سپری مینمودم، خود را از کل ماجرا خارج کرد و سنگ را به زمین دیگری انداخت؟
در واقع نوع رفتار این قشر به نحوی در خدمت جعبه جادویی جمهوری اسلامی است و اینگونه به نظر میرسد که حتی گفته های رژیم در ان شوی تلوریونی به یک نوعی تایید میشود!
اشکال کار ما در این است که رسانه ها را برای مطالب و محتوای ان پی نمیگیرم بلکه دنبال اخباری هستیم که سالها از همان جا ضربه خوردیم و اشخاصی را که در کار خود و رساله ای را که برای ازادی و رهایی مردم ایران در ظاهر بر عهده گرفتند و یک روز با یک نماز جمعه اکبر هاشمی بهرمانی (رفسنجانی )را یکی از حامیان ملت و جنبش مردمی و روز بعد او را
ترسو و حامی نظام،میخوانند هرگز دوری نکردیم و باز هم شنونده حرفهای انان هستیم و به راحتی از خطاهای انان چشم پوشی میکنیم و همین افراد به راحتی اپوزسیون را زیر سئوال میبرند.
مهرداد خوانساری دبیر کل موج سبز،در برنامه افق که از صدای امریکا پخش میشد به این موضوع نیز اشاره نمود و از کسانی که مدحی را معرفی کردند و او را در رسانه ها بزرگ جلوه دادند و بعد از اینکه مورد جاسوس اعلام کردن مدحی پیش امد این افراد بیان کردند که اصلا مدحی را نمی شناسند!
گفتگوی مهرداد خوانساری در مورد مدحی در صدای امریکا
از اینکه شخصی مانند مدحی بخواهد اینگونه خود را به یک جریان سیاسی نزدیک کند و فقط در هتل و یا خانه ای موقتی چند روزی را پشت سر بگذارد و کسانی را ملاقات کند که همیشه با مردم بوده اند و شاید هر شخصی بتواند با انها ارتباط داشته باشد،چه چیزی میتواند برای جاسوسی داشته که جمهوری اسلامی میتواند از ان استفاده کند.نا گفته نماند که میتوان به این معتقد بود که بخشی از ان چیزی که در حال حاضردر یک عده از ایرانیان خارج کشور میبینیم و باید قبول کرد که این عده به طور کامل در اختیار رژیم جمهوری اسلامی ایران هستند که برای ضعیف نمودن انسجام وفعالیت فعالین سیاسی مخالف نظام جمهوری اسلامی تلاش میکنند که نمونه آن را در فرانسه شاهد بودیم و دادگاهی چند روز پیش چندین ایرانی را به عنوان جاسوس جمهوری اسلامی معرفی نموده.اما مدحی فقط میتوانست یک شُک دهنده و عامل روحیه بخش باشد برای مردمی که در خیابانها برای ازادی ایران جلوی گلوله رژیم جمهوری سینه های خود را سپر کردند .
از اینکه مصیبت ما همان جعبه جادویی جمهوری اسلامی و چند تا از رسانه های خارج از ایران است شکی نیست و با تمام بزرگ نمایی هایی که در مورد مدحی و جاسوس نامیدن او و اینکه در خدمت جمهوری اسلامی بوده اهداف را به بیراهه سوق میدهند،و همچنین خیلی از اگاهان هم دنباله رو همان رفتار رژیم در شوی تلوزیونی بودند و اتهامات را بر اساس گفتار و چیزی که در تلوزیون ایران اعمال شد بیان کردند.حال اینکه هدفهای دیگری پشت این مورد نهان است باید دنبال کرد و یا اینکه مرور زمان خیلی از مسائل را نمایان میکند به شرطی که حافظه خود را در کار رسانه ای از دست ندهیم و به اصولی که در اینکار به ان عهد کرده ایم وفادار باشیم زیرا چشم و گوش میلیونها انسان به این رسانه ها است وبه انهایی که از جعبه جادویی جمهوری اسلامی بیزار هستند و به شما برای اگاهی بیشتر پناه اورده اند خیانت نکنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر